کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قواط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قواط
لغتنامه دهخدا
قواط. [ ق َوْ وا ] (ع ص ، اِ) شبان رمه ٔ گوسفند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). چوپان و شبان رمه ٔ گوسفندان . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
غوات
لغتنامه دهخدا
غوات . [ غ ُ ] (ع ص ، اِ) غُواة. ج ِ غاوی . (اقرب الموارد). گمراهان و نادانان و تباهکاران . رجوع به غُواة شود : بداند که مرارت آن کأس و حرارت آن بأس کافه ٔکفار را عام است ، واو چون دیگر غوات ولات هند در آن مشارک و مساهم . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 127...
-
غواة
لغتنامه دهخدا
غواة. [ غ ُ ] (ع ص ،اِ) ج ِ غاوی . (اقرب الموارد). گمراهان : افیقواافیقوا یا غواة، فانمادیاناتکم مکر من القدماء. ابوالعلاء معری .رجوع به غاوی شود.
-
قوات
لغتنامه دهخدا
قوات . [ ق ُ ] (ع اِ) قوت . (منتهی الارب ). خورش به اندازه ٔ قوام بدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). المسکة من الرزق . (اقرب الموارد). رجوع به قوت شود.
-
قوات
لغتنامه دهخدا
قوات . [ ق ُوْ وا ] (ع اِ) ج ِ قُوَّة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی توانایی . (آنندراج ). رجوع به قوة و قوت شود.
-
غوات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غُواة، جمعِ غاویّ] [قدیمی] qovāt = غاوی
-
جستوجو در متن
-
شبان
لغتنامه دهخدا
شبان . [ ش ُ / ش َ ] (اِ) چوپان را گویند که چراننده و محافظت کننده ٔ گوسفند باشد و او را به عربی راعی خوانند. (برهان قاطع). رشیدی در فرهنگ و هدایت صاحب انجمن آرا و به تبع اخیر صاحب آنندراج گوید: چوپان که اکثر در شب گله را پاسبانی کند ضد روزبان و شبان...