کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قهوه قجری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
brown stem rot
پوسیدگی قهوهای ساقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی که نشانۀ بارز آن قهوهای شدن آوندها و مغز ساقه است و ممکن است به ریزش برگ و پژمردگی گیاه منجر شود
-
brown clay
رُس قهوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← رُس مغاکی
-
قهوه بو دادن
لغتنامه دهخدا
قهوه بو دادن . [ ق َهَْ وَ / وِ دَ ] (مص مرکب ) سرخ و برشته کردن قهوه . رجوع به قهوه شود.
-
قهوه مایل بسرخ
دیکشنری فارسی به عربی
سمرة الشمس
-
قهوه ای کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اسمر
-
رنگ قرمز قهوه ای
دیکشنری فارسی به عربی
بني داکن
-
نوعی رنگ قهوه ای
دیکشنری فارسی به عربی
قنبرة , هراء
-
قهوه و چای
فرهنگ گنجواژه
نوشیدنیهای گرم.
-
قهوه خونه قنبر
لهجه و گویش تهرانی
جای شلوغ،در اصل قهوه خانه متعلق به غلام در باری به نام قنبر
-
واکنش قهوهای شدن آنزیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← واکنش قهوهای شدن زیمایهای
-
oxidative browning reaction
واکنش قهوهای شدن اکسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] واکنش شیمیایی یا زیستشیمیایی که به تشکیل ترکیبات قهوهایرنگ در مواد غذایی منجر میشود و در آن اکسایش نقش اساسی را ایفا میکند
-
واکنش قهوهای شدن غیرآنزیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← واکنش قهوهای شدن غیرزیمایهای
-
non-oxidative browning reaction
واکنش قهوهای شدن غیراکسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] واکنش شیمیایی یا زیستشیمیایی که به تشکیل ترکیبات قهوهایرنگ در مواد غذایی منجر میشود و در آن اکسایش نقش اساسی را ایفا میکند
-
برنگ قهوه ای وسبزه دراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
سمرة
-
قهوه ای مایل به زرد
دیکشنری فارسی به عربی
سمرة