کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قهوهسرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
coffee shop
قهوهسرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای پذیرایی از مشتریان با غذاهای سبک و نوشیدنی
-
واژههای مشابه
-
قهوه
فرهنگ واژههای سره
بنَک
-
قهوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قهوَة] (زیستشناسی) qahve ۱. نوشیدنی تیرهرنگی که از دَم کردن دانههای بودادۀ گیاه قهوه تهیه میشود و محرک اعصاب است.۲. (زیستشناسی) دانههای تیرهرنگ گیاه قهوه که بو دادۀ آن را جوشانده و مینوشند.۳. (زیستشناسی) گیاهی درختی با برگهای ب...
-
قهوه
فرهنگ فارسی معین
(قَ وِ) [ ع . ] (اِ.) نوشیدنی که از جوشاندن ساییدة دانه های بو داده درخت قهوه به دست می آید.
-
قهوه
لغتنامه دهخدا
قهوه . [ ق َهَْ وَ ] (ع اِ) قهوة. خمر. (اقرب الموارد) (فرهنگ نظام ). شراب . (آنندراج ). می . (منتهی الارب ). نوعی از خمر غلیظ که بزودی شارب خود را سیر میگرداند، سکر آن محکم و قوی است . گویند: انه عبدالشهوة، اسیرالقهوة و گویند خمر را بدین نام خوانند چ...
-
قهوة
دیکشنری عربی به فارسی
قهوه , درخت قهوه
-
قهوه
دیکشنری فارسی به عربی
قهوة
-
سرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بقعه، بیت، خانه، دار، کاشانه، مسکن، منزل ۲. کوشک، قصر
-
سرا
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (اِ.)= سرای : 1 - خانه ، مکان . 2 - بنای عالی . 3 - پسوند مکان : کاروانسرا.
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِ) سرای . از پارسی باستان «سراده » ، اوستا «سراذه » ، ارمنی عاریتی و دخیل «سرهک »، «سره » . عربی عاریتی و دخیل سرادق (خانه و بیت ، کوشک و قصر، بنای عالی ). بارگاه . منزلگاه . اندرون و حرم . رجوع کنید به سرای . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معی...
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِخ ) در ساحل نهر اتل است و نهر اتل بصحراء قفچق است و سرا برساحل آن است . (ابن بطوطه ، از یادداشت بخط مؤلف ).
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 19 هزارگزی جنوب بوکان در مسیر شوسه ٔ بوکان به سقز. هوای آن معتدل و دارای 557 تن سکنه است . آب آنجا از سیمین رود تأمین میشود. محصول آن غلات ، توتون ، حبوب . شغل اهالی زراعت...
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِخ ) قریه ای است در نهاوند. (معجم البلدان ).
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (از ع ، اِمص ) در عربی بمعنی نرمی و رأفت لیکن به این معنی در آخر همزه است ، فارسیان بدون همزه نیز آرند. (غیاث ) (آنندراج ).