کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قهر و رحمت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قهر و رحمت
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
واژههای مشابه
-
قهر آمیز
فرهنگ واژههای سره
خشونت آمیز، پرخاشگرانه
-
قهر گرداندن
لغتنامه دهخدا
قهر گرداندن . [ ق َ گ َدَ ] (مص مرکب ) قهر کردن . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
قهر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ازعج
-
قهر کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: qahr bekeri طاری: tahr kard(mun) طامه ای: ta:r kardan طرقی: qahr kardmun کشه ای: qahr kardmun نطنزی: qahr kardan
-
قهر ورچوسوندن
لهجه و گویش تهرانی
قهر کردن.
-
تدابیر قهر آمیز (شدید)
دیکشنری فارسی به عربی
إجراءاتٌ قهرية
-
تدابیر شدیدی (قهر آمیزی) اتخاذ کرد
دیکشنری فارسی به عربی
لِتَّخَذَ إجراءاتٍ قهرية (متعسِّفَة)
-
جستوجو در متن
-
رحمت
لغتنامه دهخدا
رحمت . [ رَ م َ ] (ع اِمص ) رَحْمة. مهربانی . (منتهی الارب ). مهربانی و مرحمت و شفقت . (ناظم الاطباء). مرحمت . شفقت . رأفت . (یادداشت مؤلف ). رحم . رأفت از رحمت رقیق تر است و در آن بر کراهت اقدام نمی شود، در صورتی که در رحمت به مقتضای مصلحت بر مکر...
-
سبق
لغتنامه دهخدا
سبق . [ س َ ] (ع مص ) پیشی گرفتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ص 56).ذکا و ذهن تو در سبق وامق عذراسخا و طبع تو در عشق خسرو و شیرین . مسعودسعد.- سبق خدمت ؛ سابقه ٔ خدمت . خدمتگذاری : بسبق...
-
عطب
لغتنامه دهخدا
عطب . [ ع َ طَ ] (ع مص )هلاک گردیدن . (از منتهی الارب ). هلاک شدن ، خواه برای انسان باشد و خواه غیرانسان . (از اقرب الموارد). هلاک شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). هلاک ، که به عرف آن را هلاکی گویند. (غیاث اللغات ) : نیست خود از مرغ پران ...
-
جبار
لغتنامه دهخدا
جبار. [ ج َب ْ با ] (اِخ ) نامی است از نامهای باریتعالی . (منتهی الارب ). اسمی است ازاسمای خدای تعالی . (آنندراج ). خداوند عالم جل شأنه .(ناظم الاطباء). لانه جبر الخلق علی امره من امره و نهیه و قیل لانه جبر مفاقرهم و کفاهم و قیل لعلوه مأخوذ من جبار...
-
نکایت
لغتنامه دهخدا
نکایت . [ ن ِ ی َ ] (ع مص ) اثری تمام کردن در دشمنان به کشتن یا جراحت وارد آوردن . (فرهنگ فارسی معین ). نِکایة. رجوع به نِکایة شود. || (اِمص ، اِ) جراحت و اذیت . (ناظم الاطباء). قهر بر دشمن به قتل و جرح . (فرهنگ فارسی معین ). انهزام . مغلوبی . مقهوری...