کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قهد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قهد
لغتنامه دهخدا
قهد. [ ق َ ] (ع ص ، اِ) صافی رنگ . || سپید مکدر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نوعی از گوسفند خردگوش به سرخی مایل وسرخک که دهانش اندک مانا به دهان کلب باشد. (منتهی الارب ). نوعی میش که بر آن سرخی باشد دارای گوشهای زرد. صنف من الغنم احیمر و اُک...
-
قهد
لغتنامه دهخدا
قهد. [ ق َ ] (ع مص ) کوتاه گام رفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء): قهد فی مشیه قهداً؛ قارب فی خطوه و لم ینبسط فی مشیه . (اقرب الموارد از تهذیب ).
-
قهد
لغتنامه دهخدا
قهد. [ ق َ هََ ] (اِخ ) نام موضعی است . شاعری در اشعار خود از آن یاد کند. (منتهی الارب ). رجوع به معجم البلدان شود.
-
واژههای همآوا
-
قحد
لغتنامه دهخدا
قحد. [ ق َ ] (ع مص ) برآمدن کوهان شتر. بزرگ شدن کوهان شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: قحد الجمل قحداً؛ برآمد کوهان وی و بزرگ شد. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
صافی رنگ
لغتنامه دهخدا
صافی رنگ . [ رَ ] (ص مرکب ) قَهْد. (منتهی الارب ).
-
قهاد
لغتنامه دهخدا
قهاد. [ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ قَهدو آن نوعی از گوسفند است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نوعی از گوسپند خرد گوش . (آنندراج ). و آن نوعی از گوسفند است در حجاز و یمن که به سپیدی مایل است و گویند گوسفند سیاه است در یمن و گویند گوساله ٔ وحشی نیز هست . (ا...