کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قنسرون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قنسرون
لغتنامه دهخدا
قنسرون . [ ق ِن ْ ن َ ] (اِخ ) شهرستانی است به شام و آن را قنسرین نیز گویند و گاه به کسر نون خوانده شود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قنسرین شود.
-
جستوجو در متن
-
قنسرینی
لغتنامه دهخدا
قنسرینی . [ ق ِن ْ ن َ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قنسرین . (از لباب الانساب ) (اقرب الموارد). رجوع به قنسرین و قنسرون شود.
-
قنسری
لغتنامه دهخدا
قنسری . [ ق ِن ْ ن َ ری ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قنسرین و آن شهرستانی است بشام . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از لباب الانساب ). رجوع به قنسرون و قنسرین شود.