کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قنديل البحر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قندیل یخ
دیکشنری فارسی به عربی
رقاقة الثلج
-
سنگ بر قندیل زدن
لغتنامه دهخدا
سنگ بر قندیل زدن . [ س َ ب َ ق ِ / ق َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از تاریک کردن و مکدر ساختن . (برهان ). منغص و مکدر ساختن عیش کسی . (فرهنگ رشیدی ) : ساقیا منگر بدان کاین می همی از بددلی سنگ بر قندیل عقل بددل رعنا زدند. سنایی (دیوان چ مصفا ص 95).نیست س...
-
سنگ در قندیل زدن
لغتنامه دهخدا
سنگ در قندیل زدن . [ س َ دَ ق ِ / ق َ زَ دَ] (مص مرکب ) رجوع به سنگ و سنگ بر قندیل زدن شود.
-
جار و قندیل
فرهنگ گنجواژه
وسایل روشنایی.
-
جستوجو در متن
-
کاواکان یا توتیاء البحر اقیانوس که بیشتر درسواحل نیو انگلند زندگی میکندستاره دریایی
دیکشنری فارسی به عربی
قنديل البحر
-
فونس
لغتنامه دهخدا
فونس . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی قندیل البحر است ، و ماذریون و تخم ماذریون را نیز نامند. (مخزن الادویه ).