کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قناویز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قناویز
/qanāviz/
معنی
نوعی پارچۀ ابریشمی ساده که بیشتر به رنگ سرخ است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
damask
-
جستوجوی دقیق
-
قناویز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [منسوخ] qanāviz نوعی پارچۀ ابریشمی ساده که بیشتر به رنگ سرخ است.
-
قناویز
فرهنگ فارسی معین
(قَ) (اِ.) نوعی پارچة ابریشمی ساده که بیشتر به رنگ سرخ است .
-
قناویز
لغتنامه دهخدا
قناویز. [ ق َ ] (اِ) قسمی پارچه در دوره ٔ محمد شاه و اوائل ناصرالدین شاه . پارچه ای نخی که زمینه ٔ آن برنگهای مختلف بود و خطوطی از رنگی دیگر بموازات و برنگی جز رنگ زمینه ٔ پارچه با فاصله های بسیار کم بر آن نقش کرده بوده اند.
-
قناویز
لهجه و گویش تهرانی
چین وشکن آستین
-
جستوجو در متن
-
چین آویز
لغتنامه دهخدا
چین آویز. (ن مف مرکب ) آویخته با چین و شکنج . || قسمی پارچه ٔ ابریشمین گران بها در دوره ٔ محمدشاه و اوائل ناصرالدین شاه . قسمی منسوج ابریشمین . شاید صورتی دیگر از قناویز باشد. (یادداشت مؤلف ).