کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قناعت کرد به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قناعت کرد به
دیکشنری فارسی به عربی
اِجْتَزَأَ بـِ ، اِحْتَسَبَ بِـ
-
واژههای مشابه
-
قناعت کردن
فرهنگ واژههای سره
بسنده کردن
-
امانت و قناعت
فرهنگ گنجواژه
صفات پسندیده.
-
صبر و قناعت
فرهنگ گنجواژه
صفات پسندیده با هم.
-
فقر و قناعت
فرهنگ گنجواژه
زندگی ساده، قناعت.
-
قناعت و تنگ چشمی
فرهنگ گنجواژه
بُخل.
-
جستوجو در متن
-
اِحْتَسَبَ بِـ
دیکشنری عربی به فارسی
اکتفا کرد به , بسنده کرد به , قناعت کرد به , قانع شد به
-
اِجْتَزَأَ بـِ
دیکشنری عربی به فارسی
اکتفا کرد به , قناعت کرد به , راضي شد به , بسنده کرد به , قانع شد به
-
شمس الدین
لغتنامه دهخدا
شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) الیاس شاه . ازسلاطین آل الیاس در بنگاله (جلوس 740-746 هَ . ق .). وی به بنگاله ٔ غربی قناعت کرد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
قطب الدین
لغتنامه دهخدا
قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ](اِخ ) شاه جهان بن سلطان جلال الدین سورغتمش بن قطب الدین . بعد از عم زاده به سلطنت کرمان رسید و دو سال و نیم و چند روز پادشاهی کرد و زندگانی بر نهج راستی نداشت . اکابر کرمان را بی گناهی مؤاخذت کردی و بعضی را بکشت و در ادای...
-
پلمن دوم
لغتنامه دهخدا
پلمن دوم . [ پ ُ ل ِ م ُ ن ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) نام یکی از پادشاهان دولت بنطس (پونتوس ) پسر پلمن اول با نیابت مادر خود پیتودوریس وارث تخت و تاج پدرشد و در سال 63 م . نِرُن سرزمین او را به امپراطوری ملحق ساخت و او به قطعه ای از کیلیکیه قناعت کرد. (از قا...
-
ابوسعید
لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) جنابی . حسن دقّاق ملقب به سید از مردم گنافه قریه ای بر ساحل فارس و جنابه معرب آن است . در سال 281 هَ . ق . یحیی بن ذکرویه یکی از پیشوایان قرامطه به قطیف رفت و مدعی شد که او را امام محمد مهدی به رسالت فرستاده و جمعی کثیر از ...
-
بطلمیوس چهاردهم
لغتنامه دهخدا
بطلمیوس چهاردهم . [ ب َ ل َ س ِ چ َ دَ هَُ ] (اِخ ) سزاریون . قیصریون . سزاریون پسر قیصر بود. از 42 تا 30 ق .م . در مصر سلطنت کرد. (ناظم الاطباء). نام پادشاه چهاردهم از بطالسه و ملقب به سزاریون یا قیصریون بود. فرزند نامشروع قیصر و کلئوپاتر بود و در 4...