کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قناعت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
قناعة
لغتنامه دهخدا
قناعة. [ ق َ ع َ ] (ع مص ) خرسند شدن و بسندکاری بدانچه بهره باشد. و من دعائهم : نسئل اﷲ القناعة و اعوذبه من القنوع . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). قَنَعَقناعة و قَنعاً و قُنعاناً، رضی القسم و در این لغت دیگری نیز هست و آن این است : قَنَعَ قُنوعاً. و...
-
قنعات
لغتنامه دهخدا
قنعات . [ ق ِ ] (ع ص ) مرد بسیارموی بر روی و تن است . (منتهی الارب ). کثیر شعرالوجه والجسد. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
درویشی و خرسندی
فرهنگ گنجواژه
قناعت.
-
قَانِعَ
فرهنگ واژگان قرآن
قناعت کننده - فقيري که به هر چه به او بدهند قناعت ميکند ، چه حاجتش را طلب کند یا نکند
-
مقتنع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moqtane' قناعتکننده.
-
شره
واژگان مترادف و متضاد
آز، آزمندی، حرص، طمع ≠ قناعت
-
کفنفس
واژگان مترادف و متضاد
اتقا، خویشتنداری، قناعت
-
آزپیشگی
واژگان مترادف و متضاد
آزمندی، حرص، طمع ≠ قناعت
-
اقتصاد
واژگان مترادف و متضاد
صرفهجویی، قناعت، میانهروی ≠ اسراف
-
قناعة
دیکشنری عربی به فارسی
رضايت , قناعت , خرسندي
-
اِحْتَسَبَ بِـ
دیکشنری عربی به فارسی
اکتفا کرد به , بسنده کرد به , قناعت کرد به , قانع شد به
-
یقنع
لغتنامه دهخدا
یقنع. [ ی ُ ن َ ] (ع فعل ، ص ) قناعت کرده شده .- اقل ما یقنع ؛ کمترین چیزی که بدان قناعت کرده شود. (از یادداشت مؤلف ).
-
طماعی
واژگان مترادف و متضاد
آزپیشگی، آزمندی، آزوری، طمع ≠ قناعت
-
اِجْتَزَأَ بـِ
دیکشنری عربی به فارسی
اکتفا کرد به , قناعت کرد به , راضي شد به , بسنده کرد به , قانع شد به