کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قنادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قنادی
/qannādi/
معنی
۱. پختن شیرینی؛ شیرینیپزی.
۲. فروختن شیرینی؛ شیرینیفروشی.
۳. (اسم) مغازهای که در آن شیرینی، خشکبار، شکلات، و مانند آن به فروش میرسد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
confectionery
-
جستوجوی دقیق
-
قنادی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مٲخوذ از عربی. فارسی] qannādi ۱. پختن شیرینی؛ شیرینیپزی.۲. فروختن شیرینی؛ شیرینیفروشی.۳. (اسم) مغازهای که در آن شیرینی، خشکبار، شکلات، و مانند آن به فروش میرسد.
-
قنادی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] 1 - (حامص .)شیرینی - پزی . 2 - (اِمر.) دکان قناد، دکان شیرینی - فروشی .
-
قنادی
لغتنامه دهخدا
قنادی . [ ق َن ْ نا ] (حامص )شیرینی پزی . || (اِ) قنادخانه . جای قندسازی . شیرینی فروشی . دکان شیرینی پز. رجوع به قناد شود.
-
قنادی
دیکشنری فارسی به عربی
حلوي
-
قنادی
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) شیرینکده.
-
واژههای مشابه
-
confectionery cream
خامۀ قنادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نامیزۀ روغن در آب یا آب در روغن که از آن عمدتاً بهعنوان پُرکننده در فراوردههای قنادی استفاده میکنند
-
shortening 2
روغن قنادی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی روغن نیمهجامد گیاهی که در نانوایی و شیرینیپزی به کار رود
-
روغن قنادی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← چربمایه
-
جستوجو در متن
-
confectionaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قنادی ها
-
cankery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قنادی
-
sugarhouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قنادی
-
gremial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قنادی
-
confectory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قنادی