کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قميص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قميص
معنی
لباس خواب يا زير پيراهن زنانه , پيراهن , پيراهن پوشيدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قميص
دیکشنری عربی به فارسی
لباس خواب يا زير پيراهن زنانه , پيراهن , پيراهن پوشيدن
-
واژههای مشابه
-
قمیص
واژگان مترادف و متضاد
پیراهن، پیرهن، جامه
-
قمیص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَقمِصَة] [قدیمی] qamis پیراهن.
-
قمیص
فرهنگ فارسی معین
(قَ مِ) [ ع . ] (اِ.) پیراهن .
-
قمیص
لغتنامه دهخدا
قمیص . [ ق َ ] (ع اِ) آنچه بر پوست بدن پوشند. (اقرب الموارد). پیرهن . (منتهی الارب ). و جز از پنبه نباشد و آنچه از پشم بود قمیص نیست . (منتهی الارب ). و قیل لایکون الا من قطن و اما من الصوف فلا. (اقرب الموارد). و گاهی مؤنث آید. (منتهی الارب ). مذکر ...
-
قمیص
دیکشنری فارسی به عربی
قماش قطني
-
جستوجو در متن
-
لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
دیکشنری فارسی به عربی
قميص
-
پیراهن
دیکشنری فارسی به عربی
قميص
-
پیراهن پوشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
قميص
-
قمصان
لغتنامه دهخدا
قمصان . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قمیص . (اقرب الموارد). رجوع به قمیص شود.
-
پیراهن
واژگان مترادف و متضاد
پیرهن، جامه، قمیص
-
پیرهن
واژگان مترادف و متضاد
پیراهن، جامه، قمیص
-
قمص
لغتنامه دهخدا
قمص . [ ق ُ م ُ ] (ع اِ) ج ِ قمیص . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قمیص شود.