کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قمود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قمود
لغتنامه دهخدا
قمود. [ ق ُ ] (اِمص ) کلابیگی چشم از ادامة نظر در چیزهای سپید یا نور و روشنائی سخت . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
غمود
لغتنامه دهخدا
غمود. [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غِمد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به غِمد شود.
-
غمود
لغتنامه دهخدا
غمود. [ غ ُ ] (ع مص ) افزون گردیدن دسته های برگ عرفط چندانکه فروپوشد خار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). انبوهی برگهای درخت عرفط چنانکه خار را بپوشد. (از اقرب الموارد). || خشک گردیدن چاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).