کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قمم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قمم
لغتنامه دهخدا
قمم . [ ق ِ م َ ] (ع اِ) ج ِ قِمّة بمعنی میان سر و سر هر چیز. (بحر الجواهر) (غیاث ). || مجازاً بمعنی بلندیها. (غیاث ). || ج ِ قِمَّة بمعنی قامت . (اقرب الموارد). رجوع به قِمّة شود.
-
واژههای همآوا
-
غمم
لغتنامه دهخدا
غمم . [ غ َ م َ ] (ع مص ) فروگرفتن موی پیشانی و قفا را. (منتهی الارب ). || از عیوب خلقیه ٔ اسب است و آن بسیار بودن موی پیشانی است چنانکه چشم را فراگیرد. (از صبح الاعشی ج 2 ص 24).
-
جستوجو در متن
-
گنجه
لغتنامه دهخدا
گنجه . [گ َ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) نام شهری است مشهور مابین تبریزو شیروان (اصح شروان است ) و گرجستان و مولد شیخ نظامی علیه الرحمه از آنجاست . (برهان ). نام شهری است از ولایات اران در اواخر آذربایجان منسوب بدانجا را گنجوی گویند. (انجمن آرا). شهری است [ به...