کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قمرالدین اوغلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قمرالدین اوغلان
لغتنامه دهخدا
قمرالدین اوغلان . [ ق َ م َ رُدْ دی ] (اِخ ) از سران اوزبکها بود که با امیر تیمور گورگان از در مخالفت درآمده و جنگید [ به سال 792 هَ . ق .]. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 441، 445 شود.
-
واژههای مشابه
-
قمرالدین دوغلات
لغتنامه دهخدا
قمرالدین دوغلات . [ ق َ م َ رُدْ دی ] (اِخ ) یکی از سرداران مغولستان .الیاس خواجه خان درجته به سال 765 ق . بدست وی به قتل رسید. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 92، 424 - 426).
-
قمرالدین کرمانی
لغتنامه دهخدا
قمرالدین کرمانی . [ ق َ م َ رُدْ دی ن ِ ک ِ ] (اِخ ) حاکم ولایت بیه هندوستان در زمان سلطان جلال الدین و چنگیز. یکی از امرای سلطان بر او مستولی شده و قلعه ٔ بیه را که از حصنهای محکم بود مستخلص گردانید. (تاریخ جهانگشای ج 1 ص 112).
-
جستوجو در متن
-
خدای داد مغول
لغتنامه دهخدا
خدای داد مغول . [ خ ُ دِ م ُ ] (اِخ ) او از سران مغولی است که با خضر خواجه اوغلان بکاشغر تاخته بود و آنرا بدست داشت و چون امیر تیمور بجنگ قمرالدین خان مغول رفت و قمرالدین را شکست . قمرالدین و ساربوغا و عادلشاه در سیکیز بغاج بار دیگر بهم پیوستند و سر ...