کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قمراط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قمراط
لغتنامه دهخدا
قمراط. [ ق َ ] (اِخ ) شهری است در مغرب . مؤلف اللباب گوید: من گمان میکنم این شهر در اندلس باشد. (اللباب فی تهذیب الانساب ). رجوع به قمراطة شود.
-
واژههای همآوا
-
غمرات
لغتنامه دهخدا
غمرات . [ غ َ م َ ] (ع اِ)ج ِ غَمرَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). رجوع به غَمرة شود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : و شکر بعد معالجة کل مغلق من الغمرات و مدافعة کل مولم من الملمات . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300). و غمرات و عبرات...
-
غَمَرَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
شدائدي که از هر طرف انسان را احاطه کرده و از هر طرف راه نجات از آن مسدود باشد (لفظ غمر در اصل لغت به معناي پوشانيدن و پنهان کردن چيزي است به طوري که هيچ اثري از آن آشکار نماند ، و لذا آب بسيار زيادي را که ته آن پيدا نيست و همچنين جهالت دائمي و نيز گر...
-
جستوجو در متن
-
قمراطی
لغتنامه دهخدا
قمراطی . [ ق ِ ] (ص نسبی )نسبت است به قمراط. (اللباب ). رجوع به قمراط شود.
-
قمراطة
لغتنامه دهخدا
قمراطة. [ ق ِ طَ ] (اِخ ) شهری است به مغرب . (از معجم البلدان ). یکی از شهرهای مغرب است که از اقلیم اول است . (نزهة القلوب ج 3 ص 272). رجوع به قمراط شود.