کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلی الصباغین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قلی لاله
لغتنامه دهخدا
قلی لاله . [ ق ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرم رود شهرستان تویسرکان در 19هزارگزی باختر تویسرکان و 25 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ تویسرکان به کرمانشاه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 480 تن است . آب آن از چاه و چشمه و م...
-
قلی لو
لغتنامه دهخدا
قلی لو. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برکشلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 10500گزی خاور ارومیه . در مسیر شوسه ٔ کلمانخانه به ارومیه . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 118 تن است . آب آن از شهر چای و محصول آن ...
-
قلی وند
لغتنامه دهخدا
قلی وند. [ ق ُ وَ ] (اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ).
-
چاوش قلی
لغتنامه دهخدا
چاوش قلی . [ وُ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رهال بخش حومه ٔ شهرستان خوی که در10 هزار و پانصدگزی جنوب باختری خوی و 6 هزار و پانصدگزی جنوب شوسه ٔ خوی به سیه چشمه واقع شده ، جلگه ای است کنار رود قطور، معتدل و مالاریائی که 139 تن سکنه دارد. آبش از رود...
-
چشمه قلی
لغتنامه دهخدا
چشمه قلی . [ چ َ م َ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار که در 19 هزار و پانصدگزی شمال باختری خسروآباد،کنار رودخانه ٔ سراب شهرک واقع است . تپه ماهوری و سردسیر است و 430 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت و گله...
-
یاردان قلی
لهجه و گویش تهرانی
قلدر و نکره
-
عمو قُلی
لهجه و گویش تهرانی
دهاتی
-
قِل قِلی
لهجه و گویش تهرانی
گِرد،تیله
-
قَل،قلی
لهجه و گویش تهرانی
قلع،قلعی
-
fish ball
ماهی قلقلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ غذایی گلولهایشکل حاوی گوشت سفید ماهی که با شیر، آرد، عصارۀ رقیق (stock) ماهی و ادویه مخلوط و پخته میشود
-
meat ball
گوشت قلقلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ گوشتی تهیهشده از گوشت چرخکرده که آن را به شکل گلوله درمیآورند و سپس میپزند
-
حسین قلی اردوبادی
لغتنامه دهخدا
حسین قلی اردوبادی . [ ح ُ س َ ق ُ اُ ] (اِخ ) زنجانی ، دیوان شعری به فارسی و ترکی و عربی دارد و 1365هَ . ق . 1946/ م . درگذشته است . (معجم المؤلفین ).
-
حسین قلی بختیاری
لغتنامه دهخدا
حسین قلی بختیاری . [ ح ُ س َ ق ُ ب َ ] (اِخ ) یکی از خانهای ایل بختیاری معاصر ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه بوده است . گویند وقتی به مهمانی ظل السلطان به شهر آمده بود. و هنگامیکه با حاکم و جمعی از سران شهر در تالار حکومتی نشسته بودند لری سر و پا برهنه...
-
حسین قلی شاملو
لغتنامه دهخدا
حسین قلی شاملو. [ ح ُ س َ ق ُ ] (اِخ ) میر آخور و شاعر شاه اسماعیل صفوی بود و به هند رفت . (ذریعه ج 9 ص 252 و 111).
-
حسین قلی همدانی
لغتنامه دهخدا
حسین قلی همدانی . [ ح ُ س َ ق ُ هََ م َ ] (اِخ ) درجزینی نجفی ، فقیه اصولی بود و درکربلا 1311 هَ . ق . 1893/ م . درگذشت . تألیفاتی داردکه در اعیان الشیعه ج 27 ص 109 یاد شده است . (معجم المؤلفین ) (ذریعه بنام کتابهایش ) (معجم المطبوعات ).