کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلپ قلپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلپ قلپ
لهجه و گویش تهرانی
جرعه جرعه،صدای جوشیدن
-
واژههای مشابه
-
قُلُپ
لهجه و گویش بختیاری
qolop جرعه آب.
-
قُلپ قُلپ
فرهنگ گنجواژه
صدای جوشیدن آب.
-
قُلُپ قُلُپ
لهجه و گویش بختیاری
qolop-qolop جُرعه جرعه.
-
قُلپ و قُلپ
فرهنگ گنجواژه
صدای نوشیدن.
-
قُلُپ،()ی
لهجه و گویش تهرانی
جرعه
-
قَز قُلُپ خوردن
لهجه و گویش بختیاری
qaz qolop xordan نان را در دهان گذاشتن و نوشیدن مایعى بر روى آن.
-
واژههای همآوا
-
قُلپ قُلپ
فرهنگ گنجواژه
صدای جوشیدن آب.
-
قُلُپ قُلُپ
لهجه و گویش بختیاری
qolop-qolop جُرعه جرعه.
-
جستوجو در متن
-
جرعه
واژگان مترادف و متضاد
آشام، چکه، قطره، قلپ
-
غلپ
فرهنگ فارسی معین
(غُ لُ) (اِ.) = قلپ . غلب : یک جرعة بزرگ از آب یا مایعی دیگر که در دهان کنند.
-
چکه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تراب ۲. جرعه، قطره، قلپ ۳. تراوش، تراویده، رشحه، ریزش ۴. چک، چکانه، نشت