کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلنسوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قلنسوه
/qalansove/
معنی
نوعی کلاه دراز.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلنسوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قلنسوَة، جمع: قَلانِس و قَلانیس] [قدیمی] qalansove نوعی کلاه دراز.
-
قلنسوه
فرهنگ فارسی معین
(قَ لَ سُ وَ یا وِ) [ ع . قلنسوة ] (اِ.) کلاه دراز، ج . قلانس ، قلانیس .
-
واژههای مشابه
-
قلنسوة
لغتنامه دهخدا
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ ] (اِخ ) نام جایی است در اندلس ازتوابع بلنسیة. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 245 شود.
-
قلنسوة
لغتنامه دهخدا
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ ] (ع اِ) کلاه دراز. (منتهی الارب ).
-
قلنسوة
لغتنامه دهخدا
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ] (اِخ ) دژی است نزدیک رمله در سرزمین فلسطین . در این قلعه عاصم بن ابی بکربن عبدالعزیزبن مروان و عمروبن ابی بکر و عبدالملک وابان و مسلمه فرزندان عاصم و گروهی دیگر کشته شدند. (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
-
قلنسوة
دیکشنری عربی به فارسی
باشلق يا کلا ه مخصوص کشيشان , روسري , روپوش , کلا هک دودکش , کروک درشکه , اوباش , کاپوت ماشين
-
جستوجو در متن
-
باشلق یا کلا ه مخصوص کشیشان
دیکشنری فارسی به عربی
قلنسوة
-
کروک درشکه
دیکشنری فارسی به عربی
قلنسوة
-
کاپوت ماشین
دیکشنری فارسی به عربی
قلنسوة
-
اوباش
دیکشنری فارسی به عربی
سرير , قلنسوة
-
کلا هک دودکش
دیکشنری فارسی به عربی
غطاء , قلنسوة
-
روسری
دیکشنری فارسی به عربی
قلنسوة , منديل , وشاح
-
قلنسیة
لغتنامه دهخدا
قلنسیة. [ ق َ ل َ ی َ ] (ع اِ) قلنسوه ، یعنی کلاه دراز. (منتهی الارب ). رجوع به قلنسوه شود.