کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلما سنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قلما سنگ
/qalmāsang/
معنی
= فلاخن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلما سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qalmāsang = فلاخن
-
واژههای همآوا
-
قلماسنگ
واژگان مترادف و متضاد
فلاخن، قلابسنگ
-
قلماسنگ
لغتنامه دهخدا
قلماسنگ . [ ق َ س َ ] (اِ) قلاسنگ . (رشیدی ). به معنی فلاخن است و آن آلتی باشد که از ابریشم الوان و غیره بافند و شاطران و شبانان بدان سنگ اندازند. (برهان ). رجوع به قلاسنگ شود.
-
جستوجو در متن
-
قلاسنگ
لغتنامه دهخدا
قلاسنگ . [ق َ س َ ] (اِ) فلاخن را گویند، و آن کفه ای است که از ابریشم و امثال آن بافند و بر دو سر آن دو ریسمان بندند و شاطران و شبانان بدان سنگ اندازند. (برهان ) (آنندراج ). رشیدی گوید: قلاسنگ و قلماسنگ و قلما، فلاخن باشد که بدان سنگ اندازند. (حاشیه ...
-
حجرالمطر
لغتنامه دهخدا
حجرالمطر. [ ح َ ج َ رُل ْم َ طَ ] (ع اِ مرکب ) یا الحجر الجالب للمطر. ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر گوید:قال الرازی فی کتاب الخواص : ان بارض ترک بین خرلخ والبجناک عقبة اذا مر علیها جیش او قطع غنم شد علی الاظلاف و الحوافر منها صوف و...