کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلماش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قلماش
/qa(o)lmāš/
معنی
۱. یاوه؛ هرزه.
۲. یاوهگو؛ بیهودهگوی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلماش
فرهنگ فارسی معین
(قَ) [ تر. ] (ص .) هرزه ، بی معنی .
-
قلماش
لغتنامه دهخدا
قلماش . [ ق ُ ] (ص ) به معنی هرزه و بیهوده و یاوه و نامعقول باشد. (برهان ). فرهنگ رشیدی بروایتی به اتکاء دو بیت ذیل از مولوی : بند کن مشک سخن پاشیت راوا مکن انبان قلماشیت را. (مثنوی چ نیکلسن ج 2 ص 54 و چ علاءالدوله ج 4 ص 425).خمش کن تا که قلماشیت گوی...
-
قلماش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی] [قدیمی] qa(o)lmāš ۱. یاوه؛ هرزه.۲. یاوهگو؛ بیهودهگوی.