کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلقچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قلقچی
معنی
(قِ لِ) [ تر. ] (ص مر. اِمر.) نوکر، خدمتکار.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلقچی
فرهنگ فارسی معین
(قِ لِ) [ تر. ] (ص مر. اِمر.) نوکر، خدمتکار.
-
قلقچی
لغتنامه دهخدا
قلقچی . [ ق ُل ْ ل ُ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) گیرنده ٔ جریمه ٔ مالیاتی . || نوکر. خدمتکار. (آنندراج ). رجوع به قلق و غلق شود.