کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلقاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلقاف
لغتنامه دهخدا
قلقاف . [ ق ُ ] (معرب ، اِ) معرب گل گاو یکی از محصولات بلوط واین کلمه در آستان متداول است . رجوع به بلوط شود.
-
جستوجو در متن
-
گلوان
لغتنامه دهخدا
گلوان . [ گ ُ ] (اِ) نام یکی از محصولات بلوط و این نام در سردشت متداول است . (مؤلف ). قلقاف . گل گاو.
-
گلگاو
لغتنامه دهخدا
گلگاو. [ گ ُ ](اِ مرکب ) فراورده ٔ درخت بلوط . (درختان جنگلی ایران تألیف ثابتی ص 210). یکی از محصولات بلوط. قلقات . قلقاف . رجوع به بلوط شود.
-
بلکه
لغتنامه دهخدا
بلکه . [ ب َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشت آربابا، بخش بانه ، شهرستان سقز. سکنه ٔ آن 182 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، توتون ، مازوج ، قلقاف ،گردو، زغال است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
بلوه
لغتنامه دهخدا
بلوه . [ ب َ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سبدلو از بخش بانه ٔ شهرستان سقز. سکنه ٔ آن 155 تن . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ اصحاب و محصول آن غلات ، توتون ، گزانگبین ، قلقاف ، مازوج ، کتیرا و زغال است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
گرماب
لغتنامه دهخدا
گرماب . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت آربابا بخش بانه شهرستان سقز، واقعدر 26000گزی جنوب باختری بانه و 3000گزی مرز ایران و عراق . هوای آن سرد، دارای 220 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و گزانگبین و ماذوج ، قل...
-
پهلوی دژ
لغتنامه دهخدا
پهلوی دژ. [ پ َ ل َ دِ ] (اِخ ) دهی مرکز دهستان پهلوی دژ بخش بانه ٔ شهرستان سقز، واقع در 21 هزارگزی جنوب خاوری بانه و 3 هزارگزی عباس آباد و 5 هزارگزی مرز ایران و عراق . کوهستانی سردسیر. دارای 165 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و توتون وارز...
-
بلوط رسمی
لغتنامه دهخدا
بلوط رسمی . [ ب َل ْ لو طِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از انواع بلوط است و در ایران مخصوص نواحی خشک است و پایگاه آن جنگلهای جنوب و مغرب ایران از آذربایجان غربی تا کردستان و لرستان و کازرون و فارس کشیده میشود. و از این درخت مازو (مازوج )، برارمازو، ...
-
چمپارو
لغتنامه دهخدا
چمپارو. [ چ َ] (اِخ ) دهی از دهستان پشت آر بابا بخش بانه ٔ شهرستان سقز که در 28 هزارگزی جنوب باختری بانه ، کنار مرز ایران و عراق واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 200تن سکنه دارد. آبش از چشمه . محصولش غلات ، توتون ، گزانگبین ، مازوج ، قلقاف ، انگور،...
-
چگینی
لغتنامه دهخدا
چگینی . [ چ ِ ] (اِخ ) نام یکی از مشهورترین ایلات اطراف قزوین که ییلاقشان در قاقزان و قشلاقشان در طارم سفلی است . (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 368 و 369). نام طایفه ای از ایلات کرد ایران که قریب دو هزار خانوارند. و در نواحی و اطراف سفیدرود، تنگ گاو شم...
-
بانه
لغتنامه دهخدا
بانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) یکی از بلوک کردستان سنه . (جغرافیای تاریخی غرب ایران ص 71 و 72). نام یکی از بخشهای شهرستان سقز است . این بخش در باختر شهرستان سقز واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است :از طرف شمال به خطالرأس ارتفاعاتی که بین بخش بانه وبخش...
-
پهلوی دژ
لغتنامه دهخدا
پهلوی دژ. [ پ َ ل َ دِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هفتگانه ٔبخش بانه ٔ شهرستان سقز. این دهستان در جنوب باختری بخش واقع شده و محدود است از طرف شمال بدهستان سبدلو، از باختر بدهستان سرشیو، بخش مرکزی سقز. از طرف خاور بدهستان پشت آربابا از بخش بانه ، از...
-
بلوط
لغتنامه دهخدا
بلوط. [ ب َ / ب َل ْ لو ] (اِ) درختی است که از پوست آن پوست پیرایند و عربان در قدیم ایام به میوه ٔ آن غذا می کردند. (منتهی الارب ). درختی است بزرگ که با پوست آن دباغت کنند و میوه ٔ آن را بخورند. (از اقرب الموارد). نام میوه ایست مغزدار که آن را آس کرد...