کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلع و قمع کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلع و قمع کردن
لغتنامه دهخدا
قلع و قمع کردن . [ ق َع ُ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ریشه کن کردن . برانداختن .
-
واژههای مشابه
-
ورق قلع
دیکشنری فارسی به عربی
رقائق المعدن
-
ترکیب قلع وسرب
دیکشنری فارسی به عربی
بيوتر
-
جستوجو در متن
-
deracination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن، قلع و قمع
-
eradications
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریشه کن کردن، قلع و قمع
-
دریدن و بریدن
فرهنگ گنجواژه
جرح و قتل، مجازات سخت، قلع و قمع کردن.
-
eradication
واژهنامه آزاد
قلع و قمع
-
ineradicable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قابل تحمل، ریشه کن نشدنی، قلع نشدنی، قلع و قمع نا پذیر
-
قمع
فرهنگ فارسی معین
(قَ مْ) [ ع . ] (مص م .) سرکوب کردن ، خوار کردن .
-
استیمفال
لغتنامه دهخدا
استیمفال . [اِ ] (اِخ ) (دریاچه ٔ...)دریاچه ای بیونان قدیم (آرکادی ) و طبق اساطیر، هرکول در سواحل آن کلنگان آهنین منقار را قلع و قمع کرد.
-
battering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرب و شتم، قمع
-
قمع
فرهنگ فارسی معین
(قِ مَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) زدن با عمود. 2 - سرکوب کردن . 3 - خوار گردانیدن ، ذلیل کردن . 4 - (اِمص .) سرکوبی . 5 - فرو نشاندگی .
-
پهنا کردن
لغتنامه دهخدا
پهنا کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب )مسطح کردن . هموار کردن . || مجازاً زیر و زبر کردن ، دگرگون کردن . قلع و قمع کردن : زمین آنکه بالاست پهنا کنم بدان دشت بی آب دریا کنم . فردوسی .- پهنا کردن از بالای چیزی یا کسی ؛ جدا کردن به قطعات آن را در طول : ز...