کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلتشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قلتشن
/qoltašan/
معنی
گردنکلفت و زورگو.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلتشن
فرهنگ فارسی معین
(قُ تَ شَ) (ص .) آدم نخراشیده و زمخت و زورگو.
-
قلتشن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹قرتشن› [عامیانه] qoltašan گردنکلفت و زورگو.
-
واژههای مشابه
-
قُلتَشَن
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل
-
واژههای همآوا
-
قُلتَشَن
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل
-
جستوجو در متن
-
غرتشن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹غلتشن› [قدیمی، عامیانه] qortašan = قلتشن
-
غرتشن
فرهنگ فارسی معین
( غُ تَ شَ) (ص .) (عا.) قلتشن ؛ زورگو.
-
چماقلو
لغتنامه دهخدا
چماقلو. [ چ ُ ] (ص مرکب ) در تداول عوام ، کنایه از شخص زورگوی و مزاحم و مردم آزار. قلدر. قلتشن . قلتشن دیوان .- مجتهد چماقلو ؛ که علم او کم ولی به دست طلاب زیر دست خود بر امور مسلط است . (از یادداشت مؤلف ).
-
غرتشن آقا
لغتنامه دهخدا
غرتشن آقا. [ غ ُ ت َ ش َ ](اِ مرکب ) در تداول عامه به شخص زورگو و لجوج اطلاق شود . غلتشن . قَلْتَشَن .
-
غول تشنگ
لغتنامه دهخدا
غول تشنگ . [ ] (ص مرکب ) غولدنگ . آدم قدبلند بدترکیب . از معنی غول بمعنی دیو مأخوذ است . (از فرهنگ نظام ). قلتشن .