کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مسوجر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مسَوجر] [قدیمی] moso[w]jar قلادهبرگردن: دیو مسوجر.
-
طوق
واژهنامه آزاد
قلاده ، زنجیر ، گردنبند ، آویز
-
گردنبند
واژگان مترادف و متضاد
طوق، عقد، قلاده، گلوبند، یاره
-
هرزه مررَز/مرس/مرض
لهجه و گویش تهرانی
سگ بی قلاده و گیرنده،آدم فحاش
-
بغمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بغمَة، معرب، مٲخوذ از ترکی] [قدیمی] boqme ۱. قلاده.۲. گردنبند زنان.
-
قلائد
فرهنگ فارسی معین
(قَ ئِ) [ ع . ] (اِ.) جِ قلاده .
-
فرید
لغتنامه دهخدا
فرید. [ ف َ ] (اِ) میانه ٔ قلاده را گویند. (برهان ).
-
uncoupled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کردن، رها کردن، از قلاده باز کردن، باز شدن، از حالت زوجی خارج کردن
-
terret
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترانه، حلقه اتصالی، قلاده گردن سگ
-
هرزه مرس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] harzemaras سگ بیقلاده که هرجا میخواهد برود؛ سگ ولگرد.
-
uncoupling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کردن، رها کردن، از قلاده باز کردن، باز شدن، از حالت زوجی خارج کردن
-
uncouples
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جدا کردن، رها کردن، از قلاده باز کردن، باز شدن، از حالت زوجی خارج کردن
-
طُوْق
لهجه و گویش گنابادی
touwgh در گویش گنابادی یعنی قلاده ، زنجیر ، گردنبند ، آویز
-
عطاردی
لغتنامه دهخدا
عطاردی . [ ع ُ رِ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن محمد عطاردی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از مادحان یمین الدوله سبکتکین بود و دو بیت زیر از اوست :ملک قلاده است و او میان قلاده زین نگیرد قلاده جز به میانه حشمت او بر دهان دهر دهانه است فضل نیارد لگام جز به دهانه .(از ل...
-
عدد
واژگان مترادف و متضاد
۱. رقم، شمار، شماره، نمره ۲. تا، تعداد، دانه، راس، قلاده