کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلائی
لغتنامه دهخدا
قلائی . [ ق َ ] (اِخ ) ایل کرد پیشکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 64).
-
قلائی
لغتنامه دهخدا
قلائی . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 36 هزارگزی شمال باختری بافت سر راه مالرو گوغر به قلعه عسکر. این ده کوهستانی و سردسیری است . سکنه ٔ آن 550 تن می باشد. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات ، حبوب . و راه...
-
جستوجو در متن
-
درب ده
لغتنامه دهخدا
درب ده . [ دَ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 30هزارگزی باختر الشتر و 14هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . آب آن از چشمه ها و راه آن مالرو است . ساکنان این ده از طایفه ٔ کولیوند قلائی هستند....
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای یازده گانه ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر است . سد معروف شبانکاره در این دهستان در نزدیکی قریه ٔ درواهی روی رودخانه ٔ شاپور بنا شده و قسمتی از قراء جنوبی دهستان را مشروب می سازد. مرکز دهستان قریه ٔ «ده ...