کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قفسه کتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مکتبة
دیکشنری عربی به فارسی
قفسه کتاب , کتابفروشي , کتابخانه
-
اشکاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] 'eškāf قفسهای دردار داخل دیوار، برای قرار دادن ظرف، پوشاک، کتاب، یا چیزهای دیگر در آن.
-
اشکاف
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ روس . ] ( اِ.) گنجه ، قفسة دردار که در آن ظرف ، لباس ، کتاب و مانند آن را می گذارند.
-
call number
نشانۀ بازیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ترکیبی از شمارۀ رده (classification number) و نشانۀ کتاب (book number) برای مشخص کردن جای کتاب در قفسه متـ . شمارۀ قفسهshelf number
-
مخزن
فرهنگ فارسی معین
(مَ زَ) [ ع . ] (اِ.) گنجینه ، انبار. ج . مخازن . ؛ ~ کتاب محلی که در آن کتاب ها را در قفسه ها و دولاب ها به ترتیب چینند، گنجینه .
-
کتابدان
لغتنامه دهخدا
کتابدان . [ ک ِ ] (اِ مرکب ) جای کتاب . جاکتابی . قمطر. قمطرة. (منتهی الارب ). محفظه ٔ کتاب . تپنگوی کتاب . قفسه ٔ کتاب . (ناظم الاطباء). || (نف مرکب ) داننده ٔ کتاب . آشنا به کتاب . || مقابل کتاب خوان . (یادداشت مؤلف ).
-
کارتکس
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - قفسة کشوداری که در کشوهای آن کارت های مربوط به مشخصات کتاب ها، مجلات و مانند آن ها نگه داری می شود. 2 - کارتی که روی آن زمان ورود یا خروج کالای موجود نوشته می شود. 3 - کارت زن . 4 - کارد پهن و دسته داری که نقاشان در و پنجره و...
-
بین دنده ای
لغتنامه دهخدا
بین دنده ای . [ ب َ / ب ِ ن ِ دَ دَ / دِ ئی ] (ص نسبی مرکب ) شریان و ورید و عصب که بین دو دنده ٔ متوالی (مجاور) از قفسه ٔ سینه قرار گیرند. بین الاضلاعی : شریان بین دنده ای . عصب بین دنده ای . ورید بین دنده ای . اولین شریان بین دنده ای . دومین شریان ب...
-
خار کتف
لغتنامه دهخدا
خار کتف . [ رِ ک ِ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دو استخوان کتف در طرفین بدن و در خلف شانه در قسمت فوقانی پشت بین دنده ٔ دوم و دنده ٔ هشتم و در طرفین خط وسط (تیره ٔ پشت ) قرار می گیرد و بواسطه ٔ زائده ٔ خارجیش با استخوان چنبر مربوط شود. این استخوان که از...
-
ناصرالدین عسقلانی
لغتنامه دهخدا
ناصرالدین عسقلانی . [ ص ِ رُدْ دی ن ِ ع َ ق َ ] (اِخ ) شافعبن علی الکنانی ، ازمشاهیر ادبای مصر است . وی به سال 649 هَ . ق . متولدشد و در سال 733 درگذشت . مدتی در مصر شغل دبیری داشت و به سال 680 در جنگی که بنزدیکی حمص روی داد تیر خورد و از دو چشم نابی...
-
کتابخانه
لغتنامه دهخدا
کتابخانه . [ ک ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ کتاب . جای نگهداری کتاب اعم از آنکه اطاق مانندو جای مسقفی باشد یا محلی که در آن کتابها را فراهم آورند و با نظم و ترتیب خاصی در قفسه ها بچینند. (فرهنگ فارسی معین ). جایی که در آن کتابهای خطی و یا چاپی را ...
-
خانه
لغتنامه دهخدا
خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ : برگزیدم بخانه تنهایی از همه کس درم ببستم چست . شهیدبلخی .کنون همانم و خانه همان و شهر همان مرا نگویی کز چه شده ست شادی سوگ . رودکی .سبک پیرزن سوی خانه...