کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قعران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قعران
لغتنامه دهخدا
قعران . [ ق َ ] (ع ص ) (اناء...)ظرفی که در آن چیزی به اندازه ٔ پوشش ته آن باشد. (اقرب الموارد). آوند که در تک آن چیزی اندک باشد. || آوند مغاک . (آنندراج ). رجوع به قعری شود.
-
واژههای همآوا
-
غاران
لغتنامه دهخدا
غاران . (ع اِ) تثنیه ٔ غار (در حال رفعی ). دهن و فرج ، یا فرج و شکم . || هر دو استخوان که چشم خانه است . (منتهی الارب ).
-
قاران
لغتنامه دهخدا
قاران . (اِخ ) نام تیره ای است از قضاء از قاران بن علی . (سمعانی ).
-
جستوجو در متن
-
قعری
لغتنامه دهخدا
قعری . [ ق َ را ] (ع ص ) (قصعة...) کاسه ای که در وی چیزی به قدر پوشش ته آن باشد. (اقرب الموارد). رجوع به قعران شود.