کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قطیعه فقهاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قطیعة
لغتنامه دهخدا
قطیعة. [ ق َ ع َ ] (ع اِ) فداء که اسیری را برای بازخریدن دهند. (عیون الانباء ج 2 ص 121) : فقال الملک نخاف ان یهرب و قطیعة کثیرة و قال للملک سلمه الی و ضمانه علی فقال له تسلمه اذا جائت قطیعة کان لک منها الف دینار. (عیون الانباء ج 2 ص 121).
-
قطیعة
لغتنامه دهخدا
قطیعة. [ ق َ ع َ ] (ع اِمص ) جدائی . (منتهی الارب ).هجران . || (اِ) وظیفه . (اقرب الموارد).
-
قطیعة
لغتنامه دهخدا
قطیعة. [ ق َ ع َ ] (ع مص ) بریدن خویشی و گسستن پیوند برادری .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قَطْع شود.
-
قطیعة
لغتنامه دهخدا
قطیعة. [ ق ُ طَ ع َ ] (اِخ ) ابن عسس بن بغیض . پدر قبیله ای است . (منتهی الارب ).
-
قطیعة
لغتنامه دهخدا
قطیعة. [ ق ُ طَ ع َ ] (اِخ ) لقب عمروبن عبیدةبن الحارث بن سامةبن لوی . (منتهی الارب ).
-
قطیعه ٔ اسحاق
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ اسحاق . [ ق َ ع َ ی ِ اِ ] (اِخ ) وی اسحاق ازرق شروی مولی محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس است . منصور در بغداد نزدیک کرخ طرف راست سویقه ٔ ابوالورد زمینی را به وی داد و آن به این نام موسوم گشت . (معجم البلدان ).
-
قطیعه ٔ ربیع
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ ربیع. [ ق َ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) منسوب است به ربیعبن یونس دربان و مولای منصور و پدر فضل وزیر منصور. این قطیعه در کرخ بغداد واقع است و گروهی از محدثان به آن منسوبند. (معجم البلدان ).
-
قطیعه ٔ ریسانة
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ ریسانة. [ ق َ ع َی ِ رَ ی َ ن َ ] (اِخ ) محله ای است نزدیک مسجد ابن رغبان نزدیک باب الشعیر در مغرب بغداد. (معجم البلدان ).
-
قطیعه ٔ زهیر
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ زهیر. [ ق َ ع َ ی ِ زُ هََ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک حریم بنی طاهر و منسوب است به زهیربن محمد ابیوردی یکی از سران لشکر خراسان . (معجم البلدان ).
-
قطیعه ٔ عیسی
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ عیسی . [ ق َ ع َ ی ِ سا ] (اِخ ) در بغداد واقع و به عیسی بن علی بن عبداﷲ منسوب است . جماعتی از محدثان بدان منسوبند. (معجم البلدان ).
-
قطیعه ٔ نصاری
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ نصاری . [ ق َ ع َ ی ِ ن َ را ] (اِخ ) محله ای است در بغداد پیوسته به نهر طایق . (معجم البلدان ).
-
قطیعه ٔ عجم
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔعجم . [ ق َ ع َ ی ِ ع َ ج َ ] (اِخ ) محله ٔ بزرگی است در بغداد که میان باب الحلبه و باب الازج و ریان واقع است و دارای بازارهاست و گوئی خود شهری جداگانه است و گروهی از محدثان بدان منسوبند. (معجم البلدان ).
-
قطیعه ٔ عکی
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔعکی . [ ق َ ع َ ی ِ ع َک ْ کی ] (اِخ ) این قطیعه در بغداد میان باب البصره و باب الکوفه از مدینه ٔ ابوجعفر منصور واقع است . عکی ، مقاتل بن حکیم بن عبدالرحمان بن حارث بن عنزةبن دماغةبن صحاربن زیدبن کعب بن غالب بن یزیدبن مرةبن صحاربن غافق بن عک ب...
-
قطیعه ٔ ابی النجم
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ ابی النجم . [ ق َ ع َ ی ِ اَ بِن ْ ن َ ] (اِخ ) این قطیعه در جانب غربی بغداد و منسوب به ابوالنجم خراسانی یکی از سران لشکر منصور است . ام سلمه دختر ابوالنجم نزد ابومسلم خراسانی بود. این قطیعه به قطیعه ٔ زهیر پیوسته و اینک ویران است . (معجم الب...
-
قطیعه ٔ بنی جدار
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ بنی جدار. [ ق َ ع َ ی ِ ب َ ج ِ ] (اِخ ) گمان میرود بنی جدار دوده ای از خزرج باشند. این قطیعه در بغداد است و گروهی از روات معروف به جداری به آن منسوبند. (معجم البلدان ).