کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قصور در انجام امری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قصور در انجام امری
دیکشنری فارسی به عربی
اخلال
-
واژههای مشابه
-
بی قصور
لغتنامه دهخدا
بی قصور. [ ق ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + قصور) بی جرم . بی گناه . (آنندراج ). || بدون کوتاهی . || بی عیب ونقصان . کاملانه . (ناظم الاطباء). رجوع به قصور شود.
-
قصور ذاتي
دیکشنری عربی به فارسی
جبر , قوه جبري , ناکاري , سکون
-
قصور ورزیدن
دیکشنری فارسی به عربی
کشک
-
حور و قصور
فرهنگ گنجواژه
بهشت.
-
جستوجو در متن
-
nonfeasance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرفعال بودن، اهمال، قصور در انجام امری
-
عده کارمند اماده برای انجام امری
دیکشنری فارسی به عربی
برکة
-
اخلال
دیکشنری عربی به فارسی
قصور در انجام امري , اهمال
-
دسته بندی
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ)(حامص .) هماهنگ شدن گروهی برای انجام دادن امری .
-
mutualize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقابل، دوسره ساختن، همزیستی کردن، بطور مشترک امری را انجام دادن
-
mutualized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقابل، دوسره ساختن، همزیستی کردن، بطور مشترک امری را انجام دادن
-
mutualizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقابل، دوسره ساختن، همزیستی کردن، بطور مشترک امری را انجام دادن
-
ذی صلاحیت
فرهنگ فارسی معین
(صَ حِ یَّ) [ ع . ] (ص مر.) دارای صلاحیت ، دارای شایستگی برای مداخله در امری یا انجام کاری .