کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قصراء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قصراء
لغتنامه دهخدا
قصراء. [ ق ُ ص َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قصیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قصیر شود.
-
واژههای همآوا
-
غثراء
لغتنامه دهخدا
غثراء. [ غ َ ] (ع اِ) کفتار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). الضبع، سمیت لغثرة فی لونها: «اکلتهم الغثراء»؛ هلکوا. (اقرب الموارد). || گروه مردم آمیخته از هر نوع . || (ص ) تیره . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الغبراء او قریب منها. (اقرب الموارد). || گلیم بسیار...
-
جستوجو در متن
-
اقصر
لغتنامه دهخدا
اقصر. [ اَ ص َ ] (ع ن تف ) کوتاه تر. قصیرتر. مقابل اطول بمعنی درازتر: خط مستقیم اقصر فاصله ٔ میان دو نقطه است . || (ص ) کوتاه . || مرد خشک گردن . مؤنث آن قصراء است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
قصیر
لغتنامه دهخدا
قصیر. [ ق َ ] (ع ص ) کوتاه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) : پیراهن قصیر بود زشت بر طویل پیراهن طویل بود زشت بر قصیر. منوچهری .هزار جامه ٔ معنی که من براندازم به قامتی که تو داری قصیر می آید. سعدی .قامت زیبای سرو کاینهمه وصفش کنندهست به صورت بلند لیک...