کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قصبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قصبه شهر
لغتنامه دهخدا
قصبه شهر. [ ق َ ص َ ب َ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش جویمند حومه ٔ شهرستان گناباد در 3 هزارگزی جنوب گناباد. موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 3198 تن است . آب آن از قنات است . محصول آن غلات و زعفران و شغل اهالی زراعت است . راه ا...
-
قصبه معمره
لغتنامه دهخدا
قصبه معمره . [ ق ُ ب َ م ُ ع َم ْ م َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای آبادان است .این بخش را سابقاً حاجی سلطان مینامیده اند به واسطه ٔ وجود نخلستان های زیاد طوایف زیاد و مختلفی از سایر نقاط خوزستان بدانجا رو آورده اند. این بخش در جنوب خاوری آبادان و کن...
-
قصبه منیعات
لغتنامه دهخدا
قصبه منیعات . [ ق ُ ب َ م َ] (اِخ ) دهی است از دهستان خیران بخش مرکزی شهرستان خرمشهر واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری خرمشهر. موقعجغرافیایی آن دشت و گرمسیر و مالاریایی است . آب آن از کارون و محصول آن خرما و سبزیجات و شغل اهالی زراعت است . ساکنین از طایف...
-
قصبه نصار
لغتنامه دهخدا
قصبه نصار. [ ق ُ ب َ ن َص ْ صا ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش معمره ٔ شهرستان آبادان در جنوب خاوری شهر آبادان و کنار شطالعرب . آب آن 6 ماه از شطالعرب و 6 ماه دیگر که آب شطالعرب شور است از لوله ٔ خسروآباد تأمین میشود. هوای آن مانند سایر نقاطخوزستا...
-
قصبة الریه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قصبةالرئَة] (زیستشناسی) qasabatorriye یکی از مجاری تنفسی بهصورت لولهای غضروفی در بدن پستانداران که از حلقوم و ناحیۀ گردن پایین رفته و بعد دوشاخه میشود و هر شاخه به یکی از ریهها اتصال پیدا میکند؛ نای.
-
قصبه و توابع
لغتنامه دهخدا
قصبه و توابع. [ ق َ ص َ ب َ وَ ت َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند در 34 هزارگزی خاور خوسف . موقع جغرافیایی آن کوهستانی وهوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 86 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و میوه جات و شغل اهالی زرا...
-
قصبه حومه شهر
دیکشنری فارسی به عربی
بلدة
-
ساکنین قصبه یاشهرستان
دیکشنری فارسی به عربی
قسم اداري
-
قریه و قصبه
فرهنگ گنجواژه
دهکده.
-
دِه و قَریه و قَصَبه
فرهنگ گنجواژه
دهات.
-
جستوجو در متن
-
قصبتین
لغتنامه دهخدا
قصبتین . [ ق َ ص َ ب َ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ قصبة، و مراد از آن قصبه ٔ صغری و قصبه ٔ کبری است . رجوع به قصبه ٔ صغری و قصبه ٔ کبری شود.
-
قصبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ قَصَبَة] [منسوخ] qasabāt = قصبه
-
نی شنی
دیکشنری فارسی به عربی
قصبة
-
قصب
دیکشنری فارسی به عربی
قصبة
-
ساخته شده ازنی
دیکشنری فارسی به عربی
قصبة