کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قشو کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قشو کردن
لغتنامه دهخدا
قشو کردن . [ ق َ ش َ / شُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) خاراندن پشت ستور با قشو. رجوع به قشو شود.
-
واژههای مشابه
-
شانه و قِشو
فرهنگ گنجواژه
وسائل.
-
قِر و قَشو
فرهنگ گنجواژه
آرایش.
-
واژههای همآوا
-
قشو،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
شانه خاراندن، تیمار کردن چارپا/آراستن.
-
جستوجو در متن
-
currycombs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
currycombs، قشو، قشو کردن
-
currycomb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
currycomb، قشو، قشو کردن
-
currycombed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
currycombed، قشو کردن
-
curried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
curried، شانه یا قشو کردن، مالیدن، پرداخت کردن چرم
-
currying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کریم، شانه یا قشو کردن، مالیدن، پرداخت کردن چرم
-
curries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاری می کند، کاری، زردچوبه هندی، شانه یا قشو کردن، مالیدن، پرداخت کردن چرم
-
curry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادویه کاری، کاری، زردچوبه هندی، شانه یا قشو کردن، مالیدن، پرداخت کردن چرم
-
قَشوو
لهجه و گویش بختیاری
qa:šow قشو، ابزار فلزى دندانهدار، مخصوص تمیز کردن و خاراندن پوست بدن اسب و سایر چارپایان.