کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قشر تشکیل دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قشر تشکیل دادن
دیکشنری فارسی به عربی
غط
-
واژههای مشابه
-
binder course
قشر آستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مخلوط آسفالت کارخانهای با دانهبندی درشت و مواد قیری که در قشر زیرین رویه استفاده میشود متـ . آستری 2
-
base course
قشر اساس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] لایه یا لایههایی از مواد مشخص با ضخامت معین که برای تقویت روکش آسفالت بر روی زیراساس یا بستر خاکی قرار میگیرد
-
قشر زمین
دیکشنری فارسی به عربی
صدفة
-
carcinoma of adrenal cortex, adrenocortical carcinoma
پوشچنگار قشر فوقکلیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگاری که در نتیجۀ نورویش خوشخیم قشر غدۀ فوقکلیوی به وجود میآید و نارساییهای درونریز ایجاد میکند
-
با قشر و پوست پوشاندن
دیکشنری فارسی به عربی
غط
-
جستوجو در متن
-
incrusting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محکوم کردن، دارای پوشش سخت کردن، قشر تشکیل دادن، بر روی، با قشر و پوست پوشاندن
-
incrusts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه، دارای پوشش سخت کردن، قشر تشکیل دادن، بر روی، با قشر و پوست پوشاندن
-
incrusted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستبند، دارای پوشش سخت کردن، قشر تشکیل دادن، بر روی، با قشر و پوست پوشاندن
-
incrust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محبت، دارای پوشش سخت کردن، قشر تشکیل دادن، بر روی، با قشر و پوست پوشاندن
-
بالن
لغتنامه دهخدا
بالن . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) محفظه ٔ کروی شکل توخالی از پارچه یا چرم . گلوله های توخالی از پارچه یا چرم که برای تحقیقات هواشناسی و فضایی و تعیین جهت باد به طبقات بالای جو فرستند و معمولاً این محفظه ها قرمزرنگ است و با دوربین مسیر آن را در روی نقشه ه...
-
چوب
لغتنامه دهخدا
چوب . (اِ) ماده پوشیده از پوست ، تشکیل دهنده ٔ درخت اعم از ساقه و ریشه و شاخه ٔ آن . ماده ای سخت که ریشه وساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد. (از ناظم الاطباء). ماده ای سخت که ریشه و ساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد و آن را برای سوزاندن و...