کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قشرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قشرة
معنی
کبره , کبره بستن , قسمت خشک و سخت نان , پوست نان , قشر , پوسته سخت هر چيزي , ادم جسور و بي ادب , پوست انداختن , پوست کندن , کندن , پوست , خلا ل , نرده چوبي , محجر
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قشرة
لغتنامه دهخدا
قشرة. [ ق ِ رَ ] (ع اِ) جلد. (فهرست مخزن الادویه ). پوست درخت و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قشر. و قشرة اخص از قشر است . (اقرب الموارد). || (ص ) گوسفند خرد گرداندام گویی گوی چوگان است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) جامه ای که پوشند: ...
-
قشرة
لغتنامه دهخدا
قشرة. [ ق ُ رَ ] (ع اِ) باران که روی زمین را رندد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قُشَرة شود.
-
قشرة
لغتنامه دهخدا
قشرة. [ ق ُ ش َ رَ ] (ع اِ)باران که روی زمین را رندد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قُشْره شود. || (ص ) مشؤوم . (اقرب الموارد). بدفال و نامبارک . (منتهی الارب ).
-
قشرة
دیکشنری عربی به فارسی
کبره , کبره بستن , قسمت خشک و سخت نان , پوست نان , قشر , پوسته سخت هر چيزي , ادم جسور و بي ادب , پوست انداختن , پوست کندن , کندن , پوست , خلا ل , نرده چوبي , محجر
-
واژههای مشابه
-
حصن قشرة
لغتنامه دهخدا
حصن قشرة. [ ح ِ ن ِ ق َ رَ ] (اِخ ) حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 1 ص 336).
-
قشرة الراس
دیکشنری عربی به فارسی
شوره سر
-
جستوجو در متن
-
کبره
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
کبره بستن
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
قسمت خشک و سخت نان
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
پوست نان
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
پوسته سخت هر چیزی
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
ادم جسور و بی ادب
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
نرده چوبی
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة