کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قسطنطنیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قسطنطنیه
لغتنامه دهخدا
قسطنطنیه . [ ق ُ طَ طَ نی ی َ ](اِخ ) استانبول . رجوع به استانبول و قسطنطین شود.
-
جستوجو در متن
-
Constantinople
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قسطنطنیه
-
First Council of Constantinople
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شورای اول قسطنطنیه
-
Third Council of Constantinople
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شورای سوم قسطنطنیه
-
Second Council of Constantinople
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شورای دوم قسطنطنیه
-
Fourth Council of Constantinople
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شورای چهارم قسطنطنیه
-
کنستانتینوپل
لغتنامه دهخدا
کنستانتینوپل . [ ک ُ ن ُ ] (اِخ ) رجوع به استانبول و قسطنطنیه شود.
-
طاحونة
لغتنامه دهخدا
طاحونة. [ ن َ ] (اِخ ) موضعی است در قسطنطنیة. (معجم البلدان ).
-
ناطلین
لغتنامه دهخدا
ناطلین . [ طُ ] (اِخ ) بلدی است به قسطنطنیه . (از معجم البلدان ).
-
قسطنطینی
لغتنامه دهخدا
قسطنطینی . [ ق ُ طَ طی نی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قسطنطنیه که یکی از بزرگترین شهرهای روم است . (اللباب ). رجوع به قسطنطنیه شود. (ذیل المنجد).
-
اصطنبول
لغتنامه دهخدا
اصطنبول . [ اِ طَم ْ ] (اِخ )نام شهر قسطنطنیه است . (معجم البلدان ) (مراصد) (دمشقی ) (ابن بطوطه ) (تاج العروس ). رجوع به استانبول و اسلامبول و قسطنطنیة شود.
-
فروق
لغتنامه دهخدا
فروق . [ ف َ ] (اِخ ) لقب شهر قسطنطنیه است . (از معجم البلدان ).
-
بیزانس
لغتنامه دهخدا
بیزانس . (اِخ ) بیزنطه . بوزنطه . نام قدیم قسطنطنیه . استانبول . بازنطیا. (مفاتیح خوارزمی ).
-
بیزنطه
لغتنامه دهخدا
بیزنطه . [ زَ طَ ] (اِخ ) (شهر...) بوزنطه . معرب یونانی کلمه ٔ بیزنتین . قسطنطنیه . استانبول . رجوع به بیزانس و استانبول و قسطنطنیه شود. || (کشور...) بیزانس . روم شرقی . رجوع به بیزانس شود.