کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قزقز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قزقز
لغتنامه دهخدا
قزقز. [ ق َ ق َ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ).
-
قزقز
لغتنامه دهخدا
قزقز. [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) (ابن ...) لقب احمدبن محمد. محدث است . (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
ابن قزقز
لغتنامه دهخدا
ابن قزقز. [ اِ ن ُ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) احمدبن محمد. محدث است .
-
قِزقِز،قیز
لهجه و گویش تهرانی
صدای در کهنه
-
واژههای همآوا
-
غزغز
لغتنامه دهخدا
غزغز. [ غ ُ غ ُ ] (ع اِ) کنج دهان از جانب باطن . (منتهی الارب ). شِدق . غُزّ. غُزغُزَة. (از اقرب الموارد).