کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قریه سفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قریة
لغتنامه دهخدا
قریة. [ ق َ ری ی َ ] (ع اِ) چوب دستی و عصا. || چوبهای سوراخ دار که در آن سرستون خانه را گذارند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || چوب بادبان کشتی که در پهنای بالای آن باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || چوب بالای هودج . || فراهم آم...
-
قریة
لغتنامه دهخدا
قریة. [ ق ِ ری ی َ ] (ع اِ) چینه دان مرغان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
قریة
لغتنامه دهخدا
قریة. [ ق ُ رَی ْ ی َ ] (اِخ ) جائی است مشهور در جبل طی . امرءالقیس گوید : تبیت لبونی بالقریة اُمَّناًو أسرحها غبا بأکناف حائل .(معجم البلدان ).
-
قریة
لغتنامه دهخدا
قریة. [ ق ُ رَی ْ ی َ ] (اِخ ) موضعی است در نواحی مدینه که در شعر ابن هرمه از آن یاد شده است . ج ، قریات . (از معجم البلدان ).
-
قریة
لغتنامه دهخدا
قریة. [ ق ُ رَی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دو محله است در بغداد، یکی از آن دو در حریم دارالخلاف است ، و آن دارای محله ها و بازار بزرگی است و خود مانند شهری است در جانب غربی بغداد مقابل پایاب (مشرعه ٔ) بازار مدرسه ٔ نظامیه . (معجم البلدان ).
-
قریة
لغتنامه دهخدا
قریة. [ ق ُ رَی ْ ی َ ] (ع اِ مصغر) مصغر قَرْیه است . (معجم البلدان ).
-
قریة
لغتنامه دهخدا
قریة. [ ق ُ رَی ْی َ ] (اِخ ) یکی از مشهورترین روستاهای یمامه است که در جنگ مسیلمه و خالدبن ولید در صلح خالدبن ولید درنیامد. (معجم البلدان ). رجوع به قریة بنی سدوس شود.
-
قرية
دیکشنری عربی به فارسی
دهکده , دهي که در ان کليسا نباشد , نام قهرمان ونمايشنامه تراژدي شکسپير , روستا , ده , قريه
-
قَرْيَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
آبادي
-
هم قریه
لغتنامه دهخدا
هم قریه . [ هََ ق َرْ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) هم ده . (آنندراج ).
-
ابن قریه
لغتنامه دهخدا
ابن قریه . [ اِ ن ُ ق ِرْ ری ی َ ] (اِخ ) ابوسلیمان ایوب بن زیدبن قیس هلالی . از خطبای مشهور عرب . از سخنان او در کتب ادب بسیار آرند و نحات بکلام او استشهاد کنند. گویند امی و بدوی بوده و در سالی که غلا و قحط پدید آمد او بعین التمر رفت و بر خوان عام و...
-
شاه قریه
لغتنامه دهخدا
شاه قریه . [ ق َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خان میرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد. دارای 461 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات . محصول آن غلات و پشم و روغن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
قریه ٔ بعل
لغتنامه دهخدا
قریه ٔ بعل . [ ق َرْ ی َ / ی ِ ی ِ ؟ ] (اِخ ) (شهر...) (صحیفه ٔ یوشع 15:6 و 18:14). همان قریه ٔ یعاریم است . (قاموس کتب مقدس ).
-
قریه ٔ عاریم
لغتنامه دهخدا
قریه ٔ عاریم . [ ق َرْ ی َ / ی ِی ِ ؟ ] (اِخ ) همان قریه ٔ یعاریم است . (کتاب عزرا 2:25) (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به قریه ٔ یعاریم شود.
-
قریه ٔ یعاریم
لغتنامه دهخدا
قریه ٔ یعاریم . [ ق َرْ ی َ / ی ِ ی َ ] (اِخ ) (شهر نخلستانها)یکی از شهرهای چهارگانه ٔ جبعونیا است که در حدود یهودا و بن یامین واقع بود (صحیفه ٔ یوشع 9:17 و 15:9 و 10 و 18:14 و 15)، که در آنجا بعله (در دوم سموئیل ) آمده : بعلی یهودا و در صحیفه ٔ یوشع...