کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرنی
لغتنامه دهخدا
قرنی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) اویس . رجوع به اویس قرنی شود.
-
قرنی
لغتنامه دهخدا
قرنی . [ ق َ رَ ] (ص نسبی ) نسبت است به قَرَن . رجوع به قَرَن شود.
-
واژههای مشابه
-
اویس قرنی
لغتنامه دهخدا
اویس قرنی . [ اُ وَ س ِ ق َ رَ ] (اِخ ) ابن عامربن جزٔبن مالک از طایفه ٔ بنی مراد یکی از پارسایان و از تابعیان است . اصل وی از یمن است . او زندگانی حضرت رسول را ادراک نکرد و به درک صحبت آن حضرت موفق نگردید و بر عمربن خطاب وارد شد و در جنگ صفین با حضر...
-
جستوجو در متن
-
ٱویس
واژهنامه آزاد
ٱویس قرنی یکی از یاران حضرت محمد {ص} میباشد
-
اویس
فرهنگ نامها
(تلفظ: oveys) (در اعلام) نام یکی از عارفان و پارسایان و تابعین صدر اسلام ، مشهور به اویس قرنی .
-
قرن
لغتنامه دهخدا
قرن . [ ق َ رَ ] (اِخ ) ابن رومان بن ناحیةبن مراد. پدر تیره ای است . اویس قرنی از این تیره است . (از منتهی الارب ).
-
اویس
لغتنامه دهخدا
اویس . [ اُ وَ ] (اِخ ) نام ولیی که از قرن بوده . (شرفنامه ٔ منیری ) (برهان ). رجوع به اویس قرنی شود.
-
ویس
لغتنامه دهخدا
ویس . [ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز با 100 تن سکنه . زیارتگاهی به نام اویس قرنی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
عبدی
لغتنامه دهخدا
عبدی . [ ع َ دی ی ] (اِخ ) هرم بن حیان عبدی . از اتقیاء زهاد ثمانیه و از خواص اصحاب علی علیه السلام و مصاحب اویس قرنی بود. (از ریحانة الادب ج 5 ص 318).
-
اویس قرن
لغتنامه دهخدا
اویس قرن . [ اُ وَ س ِ ق َ رَ ] (اِخ ) یکی از تابعیان است : کجاست جابر انصار و کو اویس قرن ابوعبیده ٔ جراح و مالک اژدر [ اشتر ]. ناصرخسرو.رجوع به اویس قرنی شود.
-
ذوالقرنین
لغتنامه دهخدا
ذوالقرنین . [ ذُل ْ ق َ ن َ ] (اِخ ) لقب علی بن ابیطالب علیه السلام . لقوله صلی اﷲ علیه و آله و سلم : ان ّ لک فی الجنة بیتاً، و یروی کنزاً، و انک لذوقرنیها. ای ذو طرفی الجنة، و ملکها الاعظم ، تسلک ملک جمیع الجنة، کما سلک ذوالقرنین جمیع الارض . او ذو ...
-
قرن
لغتنامه دهخدا
قرن . [ ق َ / ق َ رَ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک طائف ، یا تمامی وادی آن که میقات اهل نجد است به جهت احرام حج . (منتهی الارب ). جوهری گوید: قَرَن ، میقات مردم نجد است ، و از آن است اویس قرنی ، و غوری گوید: اویس منسوب است به بنی قرن ، و دیگران این کلمه ر...
-
لیث
لغتنامه دهخدا
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن معدل بن حاتم بن ماهان بن کیخسروبن اردشیربن قبادبن خسرو ابرویزبن هرمزدبن خسرو انوشروان بن قبادبن فیروزبن یزدجردبن بهرام جور... نام پدر یعقوب مؤسس سلسله ٔ صفاری است . (تاریخ سیستان ص 200). نام پدر عمرو و یعقوب صفاری از مردم شه...