کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرمز مؤثر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زنبور قرمز
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: dendasorxe طاری: dundasüra طامه ای: zanburkâferi طرقی: döndasüra کشه ای: dondasir نطنزی: dondasorxi
-
نارون قرمز
دیکشنری فارسی به عربی
دردار
-
قرمز سیر
دیکشنری فارسی به عربی
قرمزي
-
خاک قرمز
واژهنامه آزاد
رس - خاک رس
-
قرمز درآر
واژهنامه آزاد
قرمزدَرآر؛ کسی که آجرهای پخته را، که کمترین فاصله را با آتش کورۀ آجرپزی دارند، از کوره در می آورد.
-
Cervus elaphus barbarus
گوزن قرمز بربری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] زیرگونهای از گوزنیان و راستۀ زوجسُمسانان و گونۀ گوزن قرمز که در نواحی مرکزی آسیا زندگی میکند
-
all-red interval
زمان تمامقرمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمانی که تمامی چراغهای یک تقاطع برای حصول اطمینان بیشتر از تخلیۀ کامل آن تقاطع قرمز باشد
-
red biotechnology
زیستفنّاوری قرمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] کاربرد زیستفنّاوری در زمینههایی مانند پزشکی و داروسازی برای درمان بیماریها و تولید انواع پادزیستها متـ . زیستفنّاوری پزشکی medical biotechnology
-
زان چوب قرمز
لغتنامه دهخدا
زان چوب قرمز. [ ن ِ ق ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از زان است که نام آن (در گیاه شناسی ) فاگوس ویرجینیا است و در آمریکا بکثرت یافت میشود. (از دائرة المعارف بستانی ).
-
زبان گنجشک میوه قرمز
لغتنامه دهخدا
زبان گنجشک میوه قرمز. [ زَ گ ُ ج ِ ک ِ وَ / وِ ق ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درختی است با برگهای بریده ٔ دندانه دار و گلهای سفید بدبو و میوه های قرمزکه در جنگلهای شمالی ایران میروید. میوه ٔ آن خوراک چهارپایان و پرندگان است . (فرهنگ روستائی بهرامی...
-
اشعه ٔ ماوراء قرمز
لغتنامه دهخدا
اشعه ٔ ماوراء قرمز. [ اَ ش ِع ْ ع َ / ع ِ ی ِ وَ ءِ ق ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) منبع اشعه ٔ ماوراء قرمز آفتاب قوس الکتریکی و لامپهای الکتریکی است . امواج اشعه ٔماوراء قرمز بلندتر از امواج اشعه ٔ نورانی آفتاب بوده و اگر اشعه ٔ آفتاب را از منشوری...
-
هر چیز قرمز ومشتعلی
دیکشنری فارسی به عربی
سترة
-
رنگ قرمز قهوه ای
دیکشنری فارسی به عربی
بني داکن
-
مایل به قرمز
دیکشنری فارسی به عربی
کاراميل
-
سهره کاکل قرمز امریکایی
دیکشنری فارسی به عربی
کاردينال