کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرقرۀ یک شیاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قرقره
واژگان مترادف و متضاد
بوبین، چرخ
-
pulley, sheave, pulley wheel
قرقره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چرخ شیارداری برای جمع کردن بافه یا زنجیر
-
قرقره
فرهنگ فارسی معین
(قِ قِ رِ) (اِ.) نک غرغره .
-
قرقره
فرهنگ فارسی معین
(قَ قَ رِ) (اِ.) نک غرغره .
-
قرقره
لغتنامه دهخدا
قرقره . [ ق ِ ق ِ رَ / رِ ق َ ق َ رَ / رِ ] (اِ) رجوع به غرغره شود. || نام چرخی است که گناهکاران را به ریسمان بسته بدان آویزند. (آنندراج ).
-
قرقرة
لغتنامه دهخدا
قرقرة. [ ق َ ق َ رَ ] (اِخ ) لقب هازل نعمان بن منذر.
-
قرقرة
لغتنامه دهخدا
قرقرة. [ ق َ ق َ رَ ] (ع اِ) نوعی از خنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خنده ٔ بلند. (اقرب الموارد). قهقهه . || بانگ کبوتر و شتر و شکم . (منتهی الارب )(آنندراج ). صوت الحمام . (اقرب الموارد). || زمین پست نرم . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج...
-
قرقره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قرقرَة، جمع: قَراقِر] [قدیمی] qarqare خندۀ بلند؛ قهقهه.
-
قرقره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹قرقرک، قرقر› qerqere ۱. استوانهای با دو انتهای پهن که به دور آن نخ پیچیده شده باشد.۲. قاب یا ماسورۀ چرخان که برای پیچیدن نخ، طناب، فیلم، نوار یا امثال آنها به کار میرود.۳. چرخ نصبشده روی محوری با دورۀ برآمده برای حمل تسمۀ تخت، یا دورۀ شیار...
-
قرقره
دیکشنری فارسی به عربی
بکرة , خصلة , دور , رباط , وشيعة
-
قرقره
لهجه و گویش تهرانی
استوانه چوبی برای پیچیدن نخ بدور آن
-
کلاته قرقره
لغتنامه دهخدا
کلاته قرقره . [ ک َ ت ِ ق َ ق َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مزدوران بخش سرخس شهرستان مشهد. محلی کوهستانی و معتدل است . سکنه 448 تن . آب آنجا از چشمه ،محصول آن غلات ، لبنیات و شغل مردم زراعت و مالداری وقالیچه بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9...
-
double-groove pulley
قرقرۀ دوشیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرقرهای که دو شیار برای عبور دو بافه دارد
-
rudder tackle
قرقرۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از قرقرههایی که به زنجیرهای سکان متصل است و هنگامی که اتصالات سکان شکسته است، در مهار سکان یا دستهسکان از آنها استفاده میشود
-
stretching pulley
قرقرۀ کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموعهای از چند قرقره برای کشیدن بافۀ حامل و ایجاد کشش در آن