کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرطقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرطقة
لغتنامه دهخدا
قرطقة. [ ق َ طَ ق َ ] (ع مص ) کرته پوشانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مقرطق
لغتنامه دهخدا
مقرطق . [ م ُ ق َ طَ ] (ع ص ) قرطق پوشانیده . کرته پوشانیده . پیراهن پوشانیده : هر که بدو بنگرد چه گوید گویدماه متوج شده ست و سرو مقرطق . منجیک .مانند به باغ بلبلان از گل خوبان متوج و مقرطق را. قطران .و رجوع به قرطق و قرطقة و کرته شود.