کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرطاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
قرطاس
/qertās/
معنی
کاغذ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پاپیروس، کاغذ
۲. دستخط، مراسله، مکتوب، نامه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرطاس
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاپیروس، کاغذ ۲. دستخط، مراسله، مکتوب، نامه
-
قرطاس
فرهنگ فارسی معین
(قِ) [ ع . ] (اِ.) کاغذ. ج . قراطیس .
-
قرطاس
لغتنامه دهخدا
قرطاس . [ ق ِ ] (ع اِ) نشانه از هر جرم که باشد. (منتهی الارب ). الغرض الذی یرمی . (اقرب الموارد). || (ص ) شتر گندمگون . || دختر سپید کشیده قامت . || شتر ماده ٔ جوان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) چادر مصری . (منتهی الارب ). برد مصری . (اقرب...
-
قرطاس
لغتنامه دهخدا
قرطاس . [ ق ِ / ق ُ ] (ع اِ) کاغذ. (منتهی الارب ). صحیفه ای که بر آن نویسند. (اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل و نیز رجوع به کاغذ شود.
-
قرطاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی، جمع: قَراطیس] [قدیمی] qertās کاغذ.
-
واژههای مشابه
-
قِرْطَاسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کاغذ
-
عمل قرطاس
لغتنامه دهخدا
عمل قرطاس . [ ع َ م َ ل ِ ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عملی است که کاغذی بشکل اشرفی یا عباسی تراشیده و دعایی بر آن بدمند، بعینه زر مسکوک میشود. (آنندراج ).
-
قَلَم و قِرطاس
فرهنگ گنجواژه
قلم و کاغذ، سواد.
-
واژههای همآوا
-
قِرْطَاسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کاغذ
-
جستوجو در متن
-
قَرَاطِيسَ
فرهنگ واژگان قرآن
کاغذها (جمع قرطاس)
-
کاغذ
واژگان مترادف و متضاد
۱. قرطاس ۲. منشور ۳. عریضه، مراسله، مرقومه، نامه، نوشته
-
قراطیس
لغتنامه دهخدا
قراطیس . [ ق َ] (ع اِ) ج ِ قرطاس . (منتهی الأرب ) (ناظم الاطباء).