کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرشوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرشوی
لغتنامه دهخدا
قرشوی . [ ] (اِخ ) عطأاﷲبن محمد، مکنی به ابوالحسن و ملقب به معین الدین . از دانشمندان است . او راست : مختصرالمقال علی شرح الفقه الاکبر (از ابوحنیفه )، که در قازان در 1890م ، در 182 صفحه به چاپ رسیده است . (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1503).
-
قرشوی
لغتنامه دهخدا
قرشوی . [ ق َ ش َ وی ی ] (اِخ ) مولاناسعدالدین . مقتدای خلق نسف بودند. (انیس الطالبین ).
-
قرشوی
لغتنامه دهخدا
قرشوی . [ ق َ ش َ وی ی ] (ص نسبی ) نسبت به قرشی که محلی است در نزدیک بخارا : نقل کرد درویش از درویشان قرشی که در آن فرصت که حضرت خواجه ٔ ما قدس اﷲ روحه در قرش بودند فرمودند... آن درویش قرشوی گفت من آن سه روز رانگاه میداشتم . (انیس الطالبین ). رجوع به...