کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قردیدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قردیدة
لغتنامه دهخدا
قردیدة. [ ق ِ دَ ] (ع اِ) درشتی سخن . (منتهی الارب ). کلام استوار. (از اقرب الموارد). || خط میان پشت . || سر مرد. || سر کوه .(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آنچه در کرانه های حله باشد از خرما. (منتهی الارب ). قطعه ٔادیم از خرما، مانند کِردیده . ...
-
جستوجو در متن
-
قرادید
لغتنامه دهخدا
قرادید. [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قَردَد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به قردد شود. || ج ِ قَردیدة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قردیدة شود.
-
درشتی
لغتنامه دهخدا
درشتی . [ دُ رُ ] (حامص ) سختی . (غیاث ) (آنندراج ). شدت . شَرز. شَرص . شَزَن . شُزُنة. شُزونة. قُرْقَفة. قَعْضَبة. (منتهی الارب ). || صلابت . (یادداشت مرحوم دهخدا). جُساءة. جَلَد. عَرْدَمة. عَلَب . قَرْدَسة. قَزَب . قَعْسَرة. مَعَز. (منتهی الارب ). ...