کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرت قرت خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرت قرت خوردن
لغتنامه دهخدا
قرت قرت خوردن . [ ق ُ ق ُ خوَرْ / خُرْدَ ] (مص مرکب ) با جرعه های بزرگ چیزی را آشامیدن .
-
واژههای مشابه
-
قُرت
لهجه و گویش گنابادی
ghort در گویش گنابادی یعنی آب دهان ، تُف ، ذره ، کم ، اندک ، جرعه
-
قُرت
لهجه و گویش تهرانی
یک جرعه آب
-
قُرت قُرت
لهجه و گویش تهرانی
صدای نوشیدن تند، نوشابه را قورت قورت خورد
-
قِرت و قیامت
فرهنگ گنجواژه
تحفه نطنز، یکی و یکی دانه.
-
جستوجو در متن
-
قر
لغتنامه دهخدا
قر. [ ق َرر ] (ع مص ) نخست آب خوردن و سیراب نشدن . گویند: قرت الابل قراً؛ نخست آب خورد و سیراب نشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بازایستادن از بانگ و قطع کردن آواز را: قرت الدجاجة قراً؛ بازایستاد از بانگ و قطع کرد آواز را. || سخن را د...