کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قراقوینلو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قراقوینلو
لغتنامه دهخدا
قراقوینلو. [ ق َ ق ُ ی ُ ] (اِخ ) یکی از طوایف ترکمانان که نیمه ٔ قرن هشتم هجری در آذربایجان و غیره صاحب قدرت شدند (780 - 774هَ . ق .). (طبقات سلاطین اسلام 226). ترکمانان از طوایفی بودند که هنگام حمله ٔ مغول مساکن خود را در حوالی دریاچه ٔ خوارزم (آرا...
-
جستوجو در متن
-
قره قویونلو
لغتنامه دهخدا
قره قویونلو. [ ق َ رَ ق ُ یُن ْ ] (اِخ ) قراقوینلو. رجوع به قراقوینلو شود.
-
حسینعلی شاه
لغتنامه دهخدا
حسینعلی شاه . [ ح ُ س َ ع َ ] (اِخ ) ابن جهاز. چهارمین امیر قراقوینلو است بعد از پدر به تخت نشست و 873 هَ . ق . درگذشت . (مرآت البلدان ج 1 ص 401).
-
درب امام
لغتنامه دهخدا
درب امام . [ دَ اِ ] (اِخ ) بقعه ٔ زیبائی است در شهر اصفهان که برمدفن امامزاده ابراهیم و امامزاده زین العابدین ساخته شده است و ساختمان آن در 857 هَ . ق . در سلطنت جهانشاه قراقوینلو بپایان رسیده است . سر در کاشی کاری معرق آن کم نظیر و بلکه بی نظیر است...
-
بیرام خواجه
لغتنامه دهخدا
بیرام خواجه . [ ب َ خا ج َ ] (اِخ ) امیر ترکمان از طایفه ٔ بهارلو قراقوینلو. متوفی به سال 782 هَ . ق . وی بخدمت سلطان اویس جلایر پیوست و بعد از وفات او موصل و سنجار و ارجیس را تسخیر نمود. بعد از وی پسرش قرامحمد تورمش بجای او نشست . (از دایرة المعارف ...
-
پیربداغ
لغتنامه دهخدا
پیربداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) پسر میرزاجهانشاه از سلسله ٔ قراقوینلو. او بر پدر عصیان ورزید و قلعه ٔ بغداد را تصرف کرد و بسال 870 هَ . ق . بتدبیر پدر بدست برادر خویش محمدی کشته شد. برفراز کوهی خشک و داغ در راه سمنان و طهران حائطی وسیع دیده میشود گویند پیر ...
-
ترکمان
لغتنامه دهخدا
ترکمان . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) لقب طایفه ای هم هست از ترکان بی اعتدال . گویند این طایفه از اولاد یافث بن نوح نیستند. (برهان ). نام طایفه ای است معروف و مشهور از گرگان استراباد تا خوارزم و از آنجا تا بلخ و بخاراو سمرقند و مرو و سرخس .ایلات ایشان صحرانشین...
-
پیربداق
لغتنامه دهخدا
پیربداق . [ ب ُ ] (اِخ ) پیربداغ . پسرمیرزا جهانشاه بن یوسف ترکمان از سلسله ٔ قراقوینلو. وی از جانب پدر مدتی حکومت فارس داشته و در آن اوان احمدبن حسین بن علی الکاتب تاریخ جدید شهر یزد را بنام وی ساخته و پرداخته است . دولتشاه در شرح زندگی وی در تذکره ...
-
صفویه
لغتنامه دهخدا
صفویه . [ ص َ ف َ وی ی َ ] (اِخ ) سلسله ای از پادشاهان ایران که از 907 تا 1135 هَ . ق . در ایران سلطنت داشتند و در این تاریخ از افغانیان شکست خوردند و پادشاهی آنان منقرض شد. بازماندگان این خاندان چند سالی دیگر هم در بعضی ولایات مخصوصاً مازندران مختصر...