کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرافی
لغتنامه دهخدا
قرافی . [ ق َ ] (اِخ ) محمدبن یحیی بن عمربن یونس مشهور به بدرالدین قرافی ازفقیهان مالکی و از دانشمندان لغوی و از مردم مصر بود. وی در مصر منصب قضاء مالکیه را داشت . او راست : 1 - القول المأنوس بتحریر ما فی القاموس . کتاب خطی است و در لغت نگارش یافته ...
-
قرافی
لغتنامه دهخدا
قرافی . [ ق َ فی ی ] (اِخ ) ابوالفضل جوهری از محدثان بود. (از معجم البلدان ).
-
قرافی
لغتنامه دهخدا
قرافی . [ ق َ فی ی ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم بن حکم بن صالح مکنی به ابودجانة قرافی منسوب است به قرافه که دوده ای است از معافر. وی از حرملةبن یحیی وزیر سعید اربلی و جز او حدیث کند و بطوری که ابن یونس گوید به سال 499 هَ . ق . وفات کرده است . (از معجم الب...
-
قرافی
لغتنامه دهخدا
قرافی . [ ق َ فی ی ] (اِخ ) علی بن صالح وزیرمکنی به ابوالحسن از محدثان بود. (معجم البلدان ).
-
قرافی
لغتنامه دهخدا
قرافی . [ ق َ فی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قرافة. (معجم البلدان ). رجوع به قرافة شود.
-
قرافی
لغتنامه دهخدا
قرافی . [ ق َ فی ی ](اِخ ) احمدبن ادریس صنهاجی از دانشمندان مالکی بود.رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 31 و احمدبن ادریس شود.
-
واژههای مشابه
-
علی قرافی
لغتنامه دهخدا
علی قرافی . [ ع َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) ابن احمد قرافی انصاری مصری شافعی . متوفی در حدود سال 940 هَ . ق . او راست : 1- الجواهر المکللة. 2- الصوارم الهندیة. 3- نفحات العبیر الساری . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 23).
-
علی قرافی
لغتنامه دهخدا
علی قرافی . [ ع َ ی ِ ق َ ](اِخ ) ابن عثمان بن نصر قرافی . مکنی به ابوالحسین . از متصوفه ٔ مشهور قرن چهارم هَ . ق . وی زمان خلافت المقتدر باللّه و برخی دیگر از خلفای عباسی را دریافت وخود در دمیاط مصر میزیست و شاگرد ابوالحسن صائغ دینوری و ابوالخیر مین...
-
علی قرافی
لغتنامه دهخدا
علی قرافی .[ ع َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن محمد قرافی قاهری نقاش . ملقب به نورالدین . رجوع به علی نقاش شود.
-
ابوالحسین قرافی
لغتنامه دهخدا
ابوالحسین قرافی . [ اَ بُل ْ ح ُ س َ ن ِ ق َ ](اِخ ) علی بن عثمان بن نصر. رجوع به علی بن عثمان ... شود.
-
بدرالدین قرافی
لغتنامه دهخدا
بدرالدین قرافی . [ ب َ رُدْ دی ن ِ ق َ ] (اِخ ) رجوع به قرافی ، محمدبن یحیی بن عمربن یونس شود.
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن نصر قرافی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قرافی (ابن عثمان ...) شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) قرافی . رجوع به احمدبن ادریس صنهاجی شود.