کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قذحمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قذحمة
لغتنامه دهخدا
قذحمة. [ ق ِ ذَ م َ ] (ع اِمص ) پوشیدگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || توضیح و تعبیر. (ناظم الاطباء). مثل گویند: صرحت بقذحمة؛ ای وضحت القصة بعد التباس . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (اِ) پرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
پوشیدگی
لغتنامه دهخدا
پوشیدگی . [ دَ/ دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی پوشیده . مستوری . مستوربودن . ستر. خفاء. استتار. خفیه . (دهار). احتجاب . کسوف . غماء. (دهار). خافیة. (منتهی الارب ) : سه دیگر که بالا و رویش بودبپوشیدگی نیز خویش بود. فردوسی .|| ابهام . التباس . قذحمة. و فی ...
-
پرده
لغتنامه دهخدا
پرده . [ پ َ دَ / دِ ] (اِ) حجاب . (دهار). غشاء. غِشاوه . خِدر. (دهار) (منتهی الارب ). غطاء. تتق . پوشه . پوشنه . سِتر. سِتاره . اِستاره . سِجاف . سَجف . سِجف . قشر. سُتره . ستار. سِتاره . سدیل . سُدل . سِدل . سَدَل . وقاء. (دهار). صداو. (منتهی الارب...